یادتونه اولین انشاء که نوشتیم چی بود؟
“بابا نان داد. “ سر خط.
تو مدرسه همه ی ما فقط این جمله را حفظ کرده بودیم ولی معلم به ما نگفت پدر چه تانوانی داده تا نان داده، چه زحمت و رنج هایی برای این نان کشیده.
همه میگوند بهشت زیر پای مادران است ولی پدر، تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست..
اما همیشه باید ایستادگی کند و با وجود همه ی مشکلاتی که داره, به تو لبخند بزنه تا تو دلگرم شوی و بدونی تو مشکلاتت تنها نیستی
پدر کسی هست که کشتی زندگی ما را با ارامش به ساحل رویاهایت میرساند، کسی هست که سفیدی موهایش به خاطر غصه های تو هستش.
به نظر من بهشت زیر پای مادران است،
ولی بعد از خدا